TehranAvenue Online Magazine
BBC Persian
فكر اولیه تشكیل گروه جهله از موسی كمالی بود. او به كار پژوهش در وادی موسیقی محلی استان هرمزگان مشغول بود که یك اتفاق تازه توانست فكر تشكیل گروه را در او بیانگیزاند، آن هم استفاده از سازی بود به نام «جهله»*، كه در حقیقت كوزهایست سفالی و یكی از صنایع دستی استان هرمزگان كه بر روی آن میكویند و صدایی دلنشین از حفره آن بیرون میآید. به این ترتیب، موسی و دوستان موسیقیدوست گروه سفالنوازی جهله را پایه ریختند
جهله به خاطر حفرههای ذرهبینیای كه در بدنهاش دارد آب را در خود خنک نگاه میدارد و حتی امروزه نیز مورد استفاده دارد، گرچه با تکنولوژیک شدن خانهها ارزش آن به فراموشی سپرده شده. از اهداف گروه جهله این بود كه با استفاده موسیقایی از آن بار دیگر استفادهاش را زنده كنند. عرفا و قدما از سفال جهت اجرای موسیقی استفاده میكردند كه این رسم قدمتی بالغ بر ۲۰۰۰ سال دارد
گروه جهله، كه آغاز كار آن به سال ۱۳۷۲ بر میگردد، ابتدا باساز جهله و بعد با سازهای نیجفتی*، دُهل *، کَسِّر *، پیپَه *و گیتار فعالیتاش راپی گرفت. ساخت قطعاتی برای رادیو و تلویزیون خلیج فارس، ساخت موسیقی فیلمهای كوروش گرمساری — آوای خاك و یاسمین گل — ساخت موسیقی نمایش آینهای توی سقف به كارگردانی كوروش زارعی، حضور در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، سفر به كشور آلمان برای اجرا، و حضور در فستیوال موسیقی شیستا در کشور سوئد از جمله فعالیتهای گروه در این سالها بوده.گروه به صورت خانوادگی فعالیت میكند و ارتباط نزدیکی بین اعضاء وجود دارد و این ارتباط در خلق آثارشان بسیار مؤثر است
اعضای گروه جحله را ۱۲ نفر زن و مرد و سالخورده و جوان تشکیل میدهد
قنبر راستگو– خواننده و نوازنده نیجفتی است كه از ۱۲ سالگی با این ساز آشنا شده. حضور قنبر راستگو كه یكی از پیشكسوتان موسیقی استان هرمزگان است ریشههای هویتی گروه را پایدارتر كرد. او از میان نخلستانهای میناب تحریرها و شروههای جنوبیاش را با گروه اجرا میكند و ترانه میسازد. این پیر نیجفتی را «خالو قنبر» صدا میزنند. خالو قنبر «بابای زار» هم هست و درمان میكند. او هم اكنون به عنوان نیروی خدماتی در یكی از كتابخانههای بندر عباس مشغول به كار است. تعدادی شاگرد تربیت كرده كه امیددارد بعد از او ادامه دهنده راهاش باشند. یكی از فرزندان راستگو سهراب نام دارد كه شیوه نواختن پدر را دنبال میكند
احمد روان — و خانوادهاش ریشهای آفریقایی دارند. پدرانشان از مهاجران سیاه پوست آفریقایی بودند كه در جنوب ایران رخت افكندند. احمد از استعداد خاصی برخوردار است. او ترانههای رپ مینویسد و با توجه به آداب و رسوم و فضاهای اجتماعی محل سكونتاش ترانهسرایی میكند. ساز اصلی او تومبا است، جحله و درامز هم مینوازد، و به تدریس تومبا هم مشغول است
فاطمه، حلیمه و زهرا خواهران و كلثوم همسر احمد هستند. هر چهار نفر اعضای كُر گروهاند. کلثوم به بچههایی كه از درس عقب افتادهاند آموزش میدهد و گاهی هم به كار گلابتوندوزی میپردازد. فاطمه درس میخواند و دوست دارد ادامه تحصیل بدهد و به تازگی با موسی نامزد شده است. حلیمه خانه دار است. زهرا هم در خانه اتاقی را درست كرده و خیاطی میكند و چند شاگرد را هم آموزش میدهد
از دیگر اعضای گروه، حمید سعید است كه كار آهنگسازی و تنظیم قطعات تلفیقی گروه را به عهده دارد و گیتار را با سازهای محلی این گروه همراه کرده. او آموزش موسیقی هم میدهد و خود را بداههنواز خوبی میداند. حمید چند ساز دیگر از جمله عود، ساز دهنی و فلوت را نیز مینوازد و با سازهای كوبهای هم آشناست
دو نفر از اعضای گروه دوقلو هستند به نامهای حامد و حمید دهباشی كه نوازندگی جحله را بر عهده دارند. حامد شبانه درس میخواند و روزها ماهیگیری میكند. حمید هم مشغول صیادی است
حسین گُردین– در گروه گیتار باس میزند. حسین كارمند مخابرات است و به جز همکاری با جهله، گروهی به نام مامبولیوا را اداره میكند. حسین از بدو تشكیل گروه با جحله همكاری تنگاتنگی داشته و دارد
مهدی نظری– از اعضای فعال گروه است. او كارمند اداره برق است و سازهای كوبهای میزند
عیسی بلوچستانی– هم از اعضای جدید گروه است و یكی از خوانندههای خوش صدای آن. او كار آزاد دارد. شروهخوانیهای عیسی از جذابیت خاصی برخوردار است
موسی كمالی از سال ۶۳ عضو امور تربیتی استان بوده و موسیقی را زیر نظر زنده یاد غلامرضا روضهخوان به پایان رساند. ساز تخصصی موسی درامز است و شاگردانی را هم تربیت میكند. از سال ۷۲ به عضویت مركز سینمای جوان در آمد و به تهیه مجموعه عكس از كودكان بندر پرداخت. او چند فیلم كوتاه مستند از فرهنگ و روش زندگی مردم هرمزگان ساخته. موسی نقاشی هم میکشد؛ بیشتر نقاشیهای موسی الهام و ایدهای از ساز جهله میباشد و سعی میكند تا از جهله در نقاشیهایش استفاده كند. شعرسپید و قصه کوتاه هم از مردمش مینویسد كه تعدادی از قصههایش را در مطبوعات بندر عباس به چاپ رسانده است
گروه جهله از سبکهای مختلف در موسیقیشان استفاده میکنند. احمد روان رَپ، عیسی بلوچستانی كارهای پاپ محلی میخواند، قنبر راستگو محلی و حمید سعید رگی/ بندری میخواند.
گروه جهله سعی كرده تا با استفاده از دستگاهها وردیفهای موسیقی محلی استان هرمزگان، دست به نوآوری و بازسازی موسیقی محلی و ادغام و تلفیق آن با موسیقی امروز حرفی تازه بزند و فضاهای موسیقی را با سبكهای مختلفی نظیر رگی، رپ، بلوز، راك و فلامینكو ادغام نمودهاست
اشعار گروه جهله بیشتر جنبه اجتماعی و فرهنگی دارد و سعی كردهاند تا از فضاهای بومی، آداب و رسوم مردم و باورهای مردم هرمزگان استفاده كنند كه در نتیجه آنچه از گروه جهله شنیده میشود نگاه تازهای به فرهنگ و هویت بومی خود است
گروه جحله از بدو شروع جدیتر، با مشكل جا برای تمرین مواجه بودند. گاهی در خانه احمد تمرین میكردند و گاهی مجبور میشدند كه در حیاط خانه موسی كپری* درست كنند و ۱۵ نفری در آن تمرین كنند تا اینكه یك باب خانه قدیمی به مهدی میرسد. آنها با این تفكر كه باید مستقل عمل كرد و شاگردانی تربیت كرد تا سازهای بومی فراموش نشود، ایده اولیه تأسیس مركزی برای ارائه كارهای هنری كه واقعاً جایش در هرمزگان خالی بود رادر آن خانه شروع كردند، كه پس ازكارهای اداری و رفتوآمدهایی كه به تهران داشتند، توانستند جواز تأسیس را گرفته و نام پیپَهسرای هنر را برای آن انتخاب کنند
تمرینهای گروه به آنجا انتقال داده شد و كلاسهایی در آنجا دایر شد. از دیگر فعالیتهای این مؤسسه، آموزش موسیقی به كودكان، آموزش عكاسی و فیلمسازی، تحقیق و پژوهش در زمینه موسیقی استان، تجلیل از پیشكسوتان هنر استان، چاپ كتاب و راهاندازی كتابخانه و ارائه كتاب به هنر جویان و اعضای پیَپهسرا است، همچنین تشكیل گروه دختران و پسران، كه از سبكهای موسیقی روز جهان استفاده میكنند و سفر به روستاهای استان هرمزگان و نواختن موسیقی با موسیقی نوازان آنها از دیگر برنامههای مؤسسه است
فضای پیپَهسرا از بافتههای محلی ساخته شده كه با همكاری و طراحی استاد منصور نعیمی جلوه خاصی به این مكان داده و توانسته در طول سال جهانگردان زیادی را به سوی خود جلب كند به طوری كه هر كسی وارد آن میشود دلش نمیخواهد آنجا را ترك كند. برای حیاط از بافتههای محلی سوند* استفاده شده كه همه از شاخ وبرگ نخل است و در فضای داخل از یك نوع حصیر استفاده شده كه از منطقه بشاگرد* تهیه میشود كه تأثیر خاصی را روی صدا میگذارد. به طور كلی میتوان گفت كلیه وسایلی كه در پیپَهسرا استفاده شده، از طبیعت آنجا گرفته شده است. البته به جز كامپیوتر كه با دوندگی فراوان به دست آمده است
پاورقی
جهله: این كوزه سفالین را در روستاهای شهوار وحكمی شهرستان میناب میسازند و سه نوع مختلف دارد: جهله جمالی از همه بزرگتر است و در گذشته زنهای جوان آن را حمل میكردند، تُن صدای جهله جمالی شبیه دُهُل است؛جحله معمولی را دختران جوان بر روی سر میگذاشتند؛ و جهله گدوك (كوچك) كه دختران كوچك آن را آب میكردند وبر روی سر به خانه میبردند. این سه نوع جحله كه دارای سه تُنالیته مختلفاند در كنار سازهای كوبهای دیگر نواخته میشوند
نی جفتی: دو تا نی مضاعف بوده كه دارای ۷ سوراخ با هفت صدا است. جفتیها را اغلب از یك ساقه درست میكنند. از هر نی صدایی جداگانه در میآید که میتوانند به مانند ۲ ساز باهم همراه شوند
دُهُل: طبل بزرگی که بیشتر برای شروع ریتم استفاده میشود
کَسِّر: طبل کوچک
پیپَه: یکی از سازهای کوبهای جنوب ایران که از چوب درخت کُنار و پوست گوسفند درست شده و با ضربه چوبی بر آن نواخته میشود
کَپَر: اتاقکی که از برگهای نخل ساخته میشود و در نخلستانهای جنوب ایران از آن استفاده میشود
سوند: یك نوع بافت محلی است كه از ساقه و برگ درخت نخل تهیه میشود و از آن در ساختن خانه استفاده میكنند
بَشاگرد: یکی از روستاهای شرقی استان هرمزگان